سو می کی ری (Sumikiri) شفافیت مطلق
« هـنرهـاي رزمـي - آیکـیدو/ استان قم »
"ما را در كانال تلگرام دنبال كنيد"

اولین بار در سال ۱۹۲۴ موریهی وشیبا بنیانگذار آیکیدو این حالت را در سفری که به مغولستان داشت تجربه کرد. در مقدمه کتاب Best Aikido - The fundametals از کیشومورا وشیبا (نوه استاد بزرگ) در بخشی به این واقعه اشاره شده است. حادثه از این قرار بوده که استاد بزرگ بعنوان محافظ یکی از رهبران مذهبی اوموتوکیو را در سفری به مغولستان همراهی می کرده، در مسیر عبورشان از میان کوهها، راه زنها از همه طرف آنها را محاصره می کنند و شروع به تیراندازی به موریهه و همراهانش می کنند. بطوریکه موریهه با خود فکر می کند که دیگر کارشان پایان يافته است. اما ناگهان آرامشی غیرعادی را احساس کرد. او می توانست مسیر گلوله ها را تشخیص دهد و از اینکه مورد اثابت قرار گیرد در امان بماند. در نهایت پس از درگیری و کشمکش همه گروه به سلامت گریختند. 
بنیانگذار آیکیدو این وضعیت "آرامش در حین حرکت" را با واژه sumikiri (شفافیت مطلق ذهن و جسم) توصیف می کند. این ویژگی در بطن آیکیدو جای دارد.

در شروع یادگیری آیکیدو تکنیکها را بصورت تک به تک و به آرامی اجرا می کنیم تا شکل و جهات تکنیک ها را به درستی فرا بگیریم. سرعت اجرای تکنیکها در حداقل ممکن است و تمام تمرکز برروی یاد گیری اصول اولیه آیکیدو و اجرای تکنیکها است. با سالها تمرین این اصول، تکنیکها و جهت ها چنان ملکه ذهن می شوند که دیگر برای اجرای صحیح آنها به فکر کردن نیازی نداریم، ذهن و جسم آنچنان آنها را فرا گرفته اند که با هماهنگی کامل تکنیک را بدرستی به نمایش می گذارند. در این حالت سرعت اجرای تکنیکها بیش از گذشته است و همچنین بجای اجرای دونفره از چند حریف برای اجرای تکنیکها استفاده می شود. این تمرینات تجربه فشار ذهنی و جسمی و تا حدی ترس را برای هنرجو به همراه دارد، تا حدی که در اولین تمرینات چند نفره متوجه می شوید که ساده ترین و اولیه ترین تکنیک ها را نمی توانید به درستی اجرا کنید. اما با ادامه تمرینات می آموزیم که چگونه ذهن و جسم را آرام کنیم. آرامش نیاز اساسی در اجرای صحیح تکنیکهای آیکیدو است. با تداوم تمرینات و مرور زمان متوجه می شویم که در حالیکه باسرعت مشغول اجرای تعداد متعددی تکنیک بدون وقفه هستیم، اما دهن و جسممان در آرامش بسر می برد. تداوم تمرینات ما را به سوی تجربه "سو می کی ری" سوق خواهد داد.

ذهن و افکار ما بزرگترین دشمن ما هستند. اگر در هر لحظه  وضعیت ذهنی خود را مرور کنید، متوجه می شوید که هجوم افکار لحظه ای شما را رها نمی کند. افکاری که مربوط به مسائل مختلف زندگی، کار، خانواده، دوستان، شکستها و موفقیتها هستند. این افکار یا شما را به گذشته می کشانند، یا به سوی آینده هول می هند. آنچه را که از دست می دهید آرامشی است که در لحظه اکنون به آن نیازمندید. شما در اثر هجوم افکار شفافیت ذهن را از دست می دهید و در نتیجه نمی توانید آنچه را که در لحظه اکنون جاری است بدرستی درک کنید و انجام دهید. بخش عمده ای از انرژی ما روزانه صرف این افکار بیهوده و مسموم می شود. در تمرین آیکیدو نیز همین اتفاق می افتد، فکر اینکه نام تکنیک چه بود، فکر اینکه آیا می توانم آنرا درست انجام دهم، فکر حریف مقابل و میزان قدرت او، فکر دوستانی که شما را نگاه می کنند، فکر نظر مربی درباره شما. می توان افکار را به گل و لایی که در یک لیوان آب وجود دارد تشبیه کرد. زمانیکه آب را به هم بزنید، گل و لای در آب شناور می شود و دیگر از آب زلال خبری نیست و شما نمی توانید واقعیتهای آنسوی لیوان را ببینید چون گل و لای مانع دید شما است. با ته نشین شدن گل و لای آنچه بدست می آید شفافیتی است که اجازه می دهد بدرستی ببینیم. افکار ما نیز چنین هستند و "سو می کی ری" حالت شفافیت مطلق ذهن است.

مثال - چشم طوفان. زمانیکه گردباد یا طوفان به راه می افتد در اطراف گردباد آشوبی بر پا است. همه چیز به این سو و آن سو پرتاب می شود. صداها و غرشها آرامش را بر هم می زند و طوفان همه چیز را از سر راه بر می دارد. تنها نقطه ای که آرامش در آن نقطه برقرار است نقطه ای است بنام چشم طوفان که درست در مرکز و در دل گردباد جای دارد. "سو می کی ری" تجربه قرار گرفتن در مرکز جهان خود است. وقتی در مرکز جهان خود قرار بگیرید چنان آرامشی را تجربه خواهید کرد که دیگر از هیاهوی دنیای پیرامون خبری نیست. این آرامش منبع انرژی بی پایانی را برای شما حاصل خواهد کرد که همه چیز جز هماهنگ شدن با چاره دیگری ندارند. چرا که این انرژی همان انرژی و نیرویی است که تمام هستی را به حرکت و حیات می رساند. پس بیاموزید که همواره در چشم طوفان باشید، چرا که آنجا آرامترین نقطه است.

 

در سال ۲۰۰۴ کتابی با عنوان "هنر آیکیدو" انتشار یافت. اولین فصلهای این کتاب به توضیح "سو می کی ری" اختصاص داده شده است و در بخشی چنین می خوانیم:
"برای استاد شدن در تکنیکهای آیکیدو، بجای تحرک برروی آرامش تمرکز کنید. شخصی که دارای ذهنی مثل آسمانی صاف و روشن باشد، تمام موجودات و هستی برایش مانند الماسی شفاف نمایان خواهند شد. زمانیکه بنیانگذار آیکیدو این وضعیت ذهنی را درک و تجربه کرد، در حمامی از نور طلایی غوطه ور شد و در آن زمان بود که ماموریت حقیقی آیکیدو را درک کرد. نوک تیز مرکز یک فرفره در حال چرخش به نظر کاملا ساکن و بدون حرکت می آید. نوعی آرامش بجای حرکت سریع در بالای آن. این نقطه جایی است که راز شفافیت بی نقص(سو می کی ری) را می توان در آن دریافت و درک کرد. همچنین آرامش و سکون در بطن تکنیکهای آیکیدو جای دارد. ما درباره نیروهای جاذبه و گریز از مرکز صحبت می کنیم. این بیشترین چیزی است که ما باید عمیقا انعکاس دهیم."



ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 26 بهمن 1390برچسب:, :: 17:14 :: توسط : ADMIN

درباره وبلاگ
به وبـلاگ آی کـی دو خـوش آمـدید.
نويسندگان


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 13
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 14
بازدید ماه : 75
بازدید کل : 6591
تعداد مطالب : 131
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1